سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی مسجدسلیمان معتقد است: از جمله دلایل تخریب آثار باستانی خوزستان کمتوجهی و کمرنگ بودن اهمیت آثار باستانی در عرصهی اجتماعی است.
غلامرضا جلیلینیا در خوزستان، بیان کرد: سرزمین خوزستان بهدلیل داشتن موقعیت ویژهی جغرافیایی و اقلیمی، در طول تاریخ اقوام مختلفی را در خود جا داده است. وجود آثار معماری باارزش در نقاط مختلف این سرزمین کهن تأییدکنندهی تلاش و پشت کار ساکنان این دیار است.
وی ادامه داد: وجود تعداد بیشماری سایت تاریخی که قدمت برخی از آنها به هزارهی ششم و نهم پیش از میلاد میرسد، دلیل توجهی است که از روزگار باستان تا امروز به این استان پهناور و حاصلخیر شده است؛ ولی متأسفانه اکنون بهدلیل ساختوسازها و توسعهی بیرویه و بیتوجهی هر ساله، شاهد روند رو به رشد تخریب آثار هستیم.
او اظهار کرد: هر کدام از آثار تاریخی موجود در خوزستان بهتنهایی بیانگر هویت اقوامی است که به این سرزمین آمده، چند صباحی زیستهاند و ارزشها و تفکرات خود را در قالب آثار باقی گذاشته و رفتهاند.
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی مسجدسلیمان افزود: گاهی در نشریات شاهد درج اخباری مبنی بر رشد سرقت و تخریب آثار باستانی در استانی هستیم که گفته میشود، بهشت باستانشناسان است. متأسفانه با فروریختن هر خشت این آثار، صدها گام به سوی بحران و معضلی به نام بیهویتی پیش میرویم.
منبع: iran-tourism
منبع: خبرگزاری فرارو
پویا جبل عاملی در دنیای اقتصاد نوشت: اگرچه وضعیت نامناسب صنعت گردشگری در ایران بر هر ناظر مسائل اقتصادی آشکار است، اما گویی حاد بودن مساله اکنون برای مسوولان بیش از گذشته نمود یافته است، آنچنان که تکاپویی می شود تا این وضعیت اندکی تغییر کند. در آخرین اظهارنظر، عنوان شده است که آژانس های مسافرتی باید به ازای هر 100 مسافر ایرانی، حداقل 30 مسافر خارجی به ایران بیاورند وگرنه جریمه می شوند. در حقیقت پشت این گزاره، این استدلال خوابیده است که اگر گردشگر خارجی نداریم تقصیر آژانس های خصوصی است و وظیفه آنها است که این صنعت را روبه راه کنند، اما آیا به راستی آژانس ها دوست ندارند مسافر خارجی بیاورند یا مسافر خارجی رغبتی به دیدار از دیار ما ندارد؟ پاسخ به این سوال اتفاقا در کف دست علم اقتصاد است. مانند هر پرسش دیگر اقتصادی، در مقام پاسخ باید به انگیزه ها نگریست. آیا واقعا آژانس های مسافرتی تمایل ندارند که از طریق جذب گردشگر خارجی سود بیشتری کسب کنند؟ به نظر می رسد، بیش از آن که مسوولان بخواهند، این آژانس ها هستند که مشتاقند گردشگر خارجی را به ایران آورند که ای بسا آنان بیش از مسافر ایرانی حاضر باشند هزینه کنند و این سفره ای است که آژانس های ایرانی با جان و دل تمایل دارند بر سر آن بنشینند و نیاز به گوشزد نیست. اما مساله آنجا است که خوانی گسترده نیست. وقتی توجه توریست ها به سرزمین های دیگر است و به هزارویک دلیل ایران در لیست کشورهایی که آنان تمایل به بازدیدش دارند، نیست، آژانس های مسافرتی چه می توانند بکنند؟ انگشت اتهام به سوی کسانی که خود با تمام وجودشان می خواهند ایران را از توریست پر کنند و جیبشان را پرتر، کمی غیر معمول است. فراتر از این، چنین گزاره ای به معنای فرو کاستن یک مشکل چند وجهی به عاملی است که آن هم خود باید معلول قلمداد شود نه علت. به این معنا که اگر دلایل عدم استقبال توریست ها بر طرف شود خودبه خود، آژانس های ایرانی دروازه ای می شوند برای وارد کردن مسافران بیشتر. به هر رو با بررسی دقیق عوامل مختلف به نظر می رسد، مسوولان گردشگری هم آنچنان نباید مورد بازخواست باشند. در این زمینه هم می توان راه های آزمون شده اقتصادهایی را پی گرفت که توانسته اند گردشگران بیشماری را به کشورهای شان جذب کنند. در مقایسه ای حتی سطحی می توان گفت، که ملزومات صنعت گردشگری در ایران که طیفی از مسائل رفاهی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را شامل می شود فراهم نیست و تا این چنین باشد، نمی توان از گردشگر خارجی انتظار داشت، کمکی به صادرات خدمات ما کند و آژانس های مسافرتی هم اگر می توانستند معجزه ای کنند، چنین می کردند تا سودی مضاعف کسب کنند و در این بین به نظر می رسد "جریمه" سیاستی نباشد که بتواند تمامی مشکلات صنعت گردشگری را به دوش کشد.
توریسم کمشتاب در نهایت به معنی کاستن از سرعت زندگی و درنتیجه کاهش سرعت مصرف است که برخی آن را پاسخ مناسبی درشرایط مصرف فزاینده و تهدیدهای روزافزون آب و هوایی می دانند هرچند به رغم موفقیت های نسبی آن دربرخی جنبه ها در حوزه توریسم پدیده ای جهانی اما کاملا نوظهور و تجربه نشده تلقی میشود.
توریسم یا سفر کم شتاب یکی از راهکارهای رایج در پاسخ به نگرانی های ناشی از تغییرات آب و هوایی است. زیرا سه هدف و توصیه اصلی دراین نگرش که به نوعی ملهم از نگرش های مینی مالیستی در هنر نیز هست، نقش موثری درکاهش میزان سفرها و درپی آن کاهش میزان مصرف انواع وسایل نقلیه پرسرعت دارد که درمقایسه با وسایلی چون دوچرخه، اغلب متکی به سوختهای فسیلی هستند.
اصل های مهمی در توریسم کم شتاب به عنوان فلسفه این نوع سفر مطرح است که شامل ماندن حداقل یک هفته در هر مقصد توریستی با خودداری از سفر های متعدد درزمان کوتاه است. دقت در جزییات به این معنا که هر آن چه را که در نزدیکی ماست، دقیق ببینیم. به عبارت بهتر دقت در جزییات نیز اصل مهم دیگری است که تا حدی فلسفه این نوع سفر یا توریسم را توضیح می دهد.
همچنین اقامت در خانه ها و اتاق های اجاره ای به جای اقامت در هتل های لوکس و پرمصرف خرید از فروشگاه های ساده محلی و ازهمه مهم تر خرید کالاهای محلی به جای کالاهای مارکدار صادراتی نیز از دیگر عواملی است که سبب کاهش سرعت حرکت و عملکرد توریست و درنهایت میران مصرف می شود.
این نگرش یعنی مفاهیم مطرح در توریسم کم شتاب اغلب در رسانه های جمعی به عنوان جایگزینی برای سفرهای هوایی تلقی می شود . جریان های متعدد سفر یا توریسم کم شتاب پیوسته مردم را تشویق می کنند که با آهستگی و تمرکز بیشتر به مقاصد مختلف سفر کنند و مدت زمان تعطیلات خود را تنها دریک مقصد بگذرانند. دوران اقامت خود را درنواحی مختلف طولانی تر کنند و میزان رفت و آمد خود را کاهش دهند.
اما آن چه که در عرصه نظری در سال های اخیر به عنوان توریسم کم شتاب مطرح شده از نظر کارشناسان توریسم در عرصه عمل چنان که انتظار می رود نمود چشمگیری نداشته است.
بخشی از این مسئله به دلیل هزینه های مادی در تامین امکانات و بخشی نیز به دلیل کمی بازار تقاضا براثر تداوم و سلطه عادت های ذهنی درباره الگوهای رایج و قدیمی مسافرت و توریسم درمیان توریست هاست. درنتیجه آن جه که اکنون درعرصه عمل درباره توریسم کم شتاب می توان یافت و دید، جز معدودی تورهای مسافرتی دراروپا نمود جدی و فراگیری نداشته است. درواقع صنایع مسافرتی و انواع خدمات وابسته به صنعت گردشگری همچون بسیاری دیگر از جنبه های زندگی غربی و مدرن طی 40 -50 سال اخیر هنوز هم تحت سلطه تصورات وتعاریف قدیمی و سنتی از سفر و گردشگری همچنان قربانی سرعت و عدم دقت و مصرف انبوه و آزمندی شدیدی شده است که حاصل تشویق به مصرف بیشتر برای تولید بیشتر و باز هم بیشتر وآن هم برای کسب سود بیشتر در پاسخ به روند کنترل نشده افزایش جمعیت و درنتیحه افزایش نیاز به اشتغال و تامین معیشت است.
اما در برابر این رویه مخرب، کشف لذت های حقیقی و یادگیری و مشارکت آن با دیگران قرار دارد که حاصل شکل گیری جریان های نوین فکری و سبک های زندگی جدید است. این نگرش ها در تقابل با نوعی اعتیاد به سفر سریع یا توریسم شتابناک است که درست همانند غدای سریع یا فست فود سرعت برای هیچ را در ذهن تداعی می کند که درنهایت چیزی جز مصرف بیشتر و بهره برداری بیشتر از طبیعت و تخریب بیشتر و بی مهابای آن نیست.
بنا براین هدف از شکل گیری توریسم کم شتاب تشویق مردم به نوعی سفر تفریحی همراه با دقت در جزییات برای یادگیری بیشتر و ارتباط بیشتر است که با احترام کامل به فرهنگ و تاریخ های محلی و نیز حمایت و حفاظت از محیط زیست همراه باشد. ایده ای که در نهایت به توریسم مسئولیت پذیر و پاسخگو می انجامد.
در صورت توجه به این نکات توریسم برخلاف عوارض مخرب و ناخوشایندی که در دهه های اخیر ایجاد کرده، کارکرد مناسب خود را بدست می آوردکه به معنی احترام به تنوع های انسانی و فرهنگی وطبیعی و ایجاد ارتباط میان مردم و احیای دوباره لذت کشف و یادگیری از ساده ترین امور زندگی است که به دلیل سرعت و سلطه تفکر هدفمندی همواره از دیده ها بدور مانده است. تشویق به نگاه دوباره و دقیق و کسب تجربه کامل و حداکثری از حداقل امکانات همچون همه جریان ها یا جنبش های موسوم به آهستگی- هدف اصلی و نهایی صنعت توریسم کم شتاب است.
این پدیده که به معنی کاهش از حجم و کمیت در تجربه های توریستی و به جای آن تمرکز بر کیفیت این تجربه هاست هنوز خود گام های کم شتابی را در حوزه صنعت گردشگری جهان و آن هم صرفا در کشورهای توسعه یافته اروپا وامریکا برداشته است.
به همین دلیل تورهایی که ارائه دهنده خدمات وبرنامه های مسافرتی طبق اصول مشخص توریسم کم شتاب باشند و بر سفرهای کوتاه مدت ، با حداقل استفاده از وسایل حمل و نقل و مصرف سوخت های فسیلی و بر ارتباط متقابل میان توریست با مردم و مناطق محلی و ناشناخته در هر سفر توریستی تاکید داشته باشد، هنوز در گام های کم شتاب و کند تنها در معدودی انگشت شمار از کشورهای اروپایی رواج دارد.
این پدیده چنان نوظهور و ناآزموده است که حتی کتاب های راهنمای توریسم کم شتاب در جریان پروژه ای با همین عنوان اخیرا از ماه مه 2010 راه اندازی شده و درواقع هنوز کتاب راهنمای جامعی در این زمینه که راهنمای کار تورگردان ها باشد ارائه نشده است.
با این حال عملکرد تورهای فعال در زمینه توریسم کم شتاب که این نوع خدمات را به توریست های عمدتا علاقمند به روش های نوین و نگرش های عمدتا پست مدرن به زندگی ارائه می کند، تاحدی قابل شناسایی و ردیابی است.
درمیان همین اندک گروه های توریستی اما پررنگ ترین و فعال ترین گروه ها دراین زمینه گروهی است تحت عنوان تورهای کم شتاب -که از پیوند تورگردان های چند گروه کوچک تورگردانی تشکیل شده است که سفرهای اختصاصی به مقصد ایتالیا، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی را به علاقمندان عرضه می کند.
درواقع برای درک بهتری و یا دستیابی به تجربه های عملی دراین حوزه تنها می توان به تجربه های محدود همین تورگردان ها توجه و اتکا کرد که در همین زمینه فعالیت و انگیزه های خود را به صورت بیانیه ای توضیحی در پنج بند این گونه شرح می دهند:
ما تورگردان های کوچک ارائه کننده توریسم کم شتاب در کشورهای اروپایی در احساس تعلق به مقاصد ویژه ای در اروپا با هم اشتراک نظر داریم . مقاصدی که قادرند ما را در اعماق درون مان به وجد درآورند. مقاصد و مکان هایی که در دیدار از آن ها با مردمان دیگری که در جستجوی نوع متفاوتی از خدمات توریستی و گردشگری هستند، اشتراک نظر داریم.
ما فعالان توریسم کم شتاب در کشورهای اروپایی نگرش واحد و مشترکی درباره سفر و فلسفه سفر داریم .ما معتقدیم که مسافرت ها باید کم شتاب تر و با هدف دیدن همه چیزهایی باشد که پیرامون ما رخ می دهد. مشاهده ای که به کمک آن بتوانید خود را در چشم اندازهای محلی، تاریخی و فرهنگی متفاوتی رها کنید و در میان مردمی متفاوت با آداب و رسوم و عقاید و غذاهای متفاوت غرق کنید.
ما گروه های ارائه کننده تورهای کم شتاب معتقدیم که یک گروه کوچک با این نگرش می توند سبب ارتقای سطح کیفی تجربه های توریستی شود و ما را قادر می سازد تا از همراهی و رفاقت و همفکری مسافران با یک دیگر نیز لذت ببریم. مردمی که به گروه ما می پیوندند درواقع از پیش دوستان و هم فکران ما هستند.
ما به کاری که می کنیم و جایی که میرویم کاملا علاقمند هستیم .ما صاحبان مشاغل کوچک هستیم که تورهای مسافرتی خود را شخصا مدیریت و هدایت می کنیم و در مقاصد توریستی مشخصی کار می کنیم که کاملا به آن اشراف داریم و با گروه ها و مردم محلی آن درارتباط نزدیک و کاملا دوستانه هستیم.
برخی ازما دراروپا زندگی می کنیم و برخی دیگر سالانه بارها از این مقاصد دیدار کرده ایم. کار و فعالیت ما صرفا تلاشی شغلی نیست بلکه ما خود نیز مسافرانی هستیم که درباره تورهای مسافرتی کم شتاب که هنوز پدیده ای کم تجربه شده است، می آموزیم.
این گروه به هم پیوسته از تورگردان های فعال در حوزه توریسم کم شتاب در تلاش های خود که درواقع نخستین گام های تجربی در حوزه این نوع توریسم محسوب می شوند، به طور مشخص در کشور های فرانسه دو تور مجزا و در کشور ایتالیا چهار تور، و دو تور دیگر هم به مقصد کشورها وشهرهای دیگر اروپایی نظیر پراگ و امستردام ارائه می کنند.
درمیان تورهای محدود اما جالب این گروه ها هم اکنون تور ویژه ای که ازتوسکانی تا پراک و از آمستردام تا پروانس به علاقمندان خدمات ویژه کم شتاب ارائه می کند بیش از سایر تورهای جلب نظر می کند که در اصل یک تور موسیقی است.
منبع: chn.ir
با تعریف نوع جدید گردشگری به نام گردشگری کمشتاب (slow tourism) و امکانات بالقوهی فراوانی که در ایران برای این منظور وجود دارد، لازم است درهمین ابتدای راه برای بهرهبرداری از این ظرفیتها اقدام کرد.
از چندی پیش بحثی به نام slow life و یا «زندگی کمشتاب» مطرح شد و مفهوم آن استفاده بیشتر کیفی از لحظات زندگی است تا طی کردن سریع آنها. طرفداران این جنبش سعی دارند از سرعت زندگی بکاهند به این ترتیب که ساعات کمتری را کار کرده و همچنین زمان بیشتری را صرف هر کار کنند. در حقیقت در این حرکت بیش از هر چیز به عمق، مفهوم و احساس اهمیت داده شده است تا سرعت. و البته نباید این مقوله را با تنبلی و یا بیحرکتی یکی دانست بلکه بیش از هر چیز منظور درک بیشتر و آگاهی است.
از آن زمان تا کنون شاید در کمتر از یک سال، مفاهیم زیرمجموعه این موضوع نیز شکل گرفته، از آن جمله در رابطه با غذا، موسیقی، مدیا و موضوع مورد نظر ما «گردشگری کمشتاب» (slow tourism) است. در وهله اول ممکن است قرار گرفتن دو کلمهی آهسته و گردشگری در کنار هم، غریب به نظر رسد زیرا بیشتر گردشگران به دنبال این هستند که در زمان کمتر، مکانهای بیشتری را ببینند و به دیدن آثار تاریخی و یا طبیعی بسنده میشود.
اما در این نوع از گردشگری منظور درک و لمس زندگی جامعه محلی و برخورد نزدیک و یا حتی زندگی کردن به شکل آنها در طول سفر است. در این مقوله همچنین به جای تکیه به یک شهر و یا روستا به عنوان مقصد سفر، طول مسیر و شهر و روستاهای بین راه خود، قسمت بااهمیت سفر هستند و مسافر دیگر با سرعت از آنها نمیگذرد.
توجه به این نوع از گردشگری و نیز در نظر گرفتن موضوعات متفاوت که امکان اتصال مناطق مختلف در ایران و تعریف مسیرهای گردشگری را فراهم میآورد، از حیث نوآوری و استفاده از ظرفیتهای گردشگری کشور بسیار حائز اهمیت است.
قبل از تعریف مسیر باید در نظر داشت که در این خطه تنوع در زمینههای متعددی مانند جغرافیا و آب و هوا، زبان و گویش، جغرافیا، پوشش، آداب و رسوم و موسیقی و یا معماری دیده میشود که خواهناخواه در هر نوع سفری که در ایران تعریف شود، جای میگیرند و همچنین قابلیت جذب گردشگر را دارند.
در ایران مسیرهای کوتاه و بلند مختلفی میتوان تعریف کرد که به برخی از آنها به عنوان نمونه اشاره میشود.
تکهای از جاده ابریشم
مسیر شاهی و یا جاده ابریشم که قسمتی از آن را به عنوان مسیر عرفا نیز میتوان تعریف کرد. از تربت حیدریه در خراسان با دیدن آرامگاههای قطبالدین حیدر از اقطاب دراویش و شاهسنجان گورکانی آغاز شده و به شهر تربت جام با آرامگاه شیخ احمد جام با جلوههای خاص خود میرسد.
شهر مرزی سرخس مقصد بعدی است با آرامگاه بابالقمان و کاروانسرای باشکوه رباط شرف که زمانی میزبان خیلی عظیم مسافران و تجار بوده و همانند شهری کوچک دارای قسمتهای مختلف اعم از مسجد و حمام بوده و تنها کافی است مسافر لَختی خود را به گذشته ببرد تا قدر این بنا را بداند.
راه به مشهد میرسد با مکانهای متفاوت دیدنی اما بارگاه امام هشتم شیعیان جایگاه خاص خود را دارد. و لازم به یادآوری است که مقبره بسیاری مانند شیخ بهائی و شیخ اصفهانی نیز در این بارگاه است. نیشابور شهر ادبا و عرفا با آرامگاههای خیام، عطار، کمالالملک و امامزاده محروق و نیز قدمگاه که یکی از باغهای ایرانی محسوب میشود، مقصد بعدی است. راه به سبزوار میرسد با دیدنیهای بسیار از جمله آرامگاههای ملاهادی سبزواری و ابوالفضل بیهقی تاریخنگار کهن ایران.
مسیر به طرف غرب پیش رفته و از خطه خراسان خارج میشود، شهرهای شاهرود، دامغان، سمنان و گرمسار از استان سمنان که قسمت مهمی از جاده ابریشم را تشکیل میدهند مقاصد بعدی هستند. مجموعه تاریخی بایزید بسطامی و آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی در شاهرود؛ مسجد تاریخانه از مساجد اولیه در ایران، چشمه علی و برجهای چهلدختر و مهماندوست در دامغان از دیدنیهای تاریخی هستند. اما این استان محل برخورد جغرافیاهای گوناگون ایران اعم از کویر، جنگل و کوهستان است و نیز نمایشگاه زندهای از گویشهاست.
راه ادامه مییابد و به پایتخت کنونی میرسد با عظمت و دیدنیهای بسیار، هر چند آن زمان تهران نبوده و جاده ابریشم از ری میگذشته ولی در حال حاضر این دو هر یک با آثار دیدنی فراوان، به هم پیوستهاند. در ری آستانه عبدالعظیم حسنی، بقعه ابن بابویه و مشاهیر دفن شده در آن مکان، برج طغرل و آتشکده ری را میتوان دید و سپس به تهران، موزهها، اماکن و برنامههای فرهنگی این شهر بزرگ رسید.
مسیر در ادامه به غرب ایران پیش رفته و از ساوه با مسجد جامع زیبا و اصیل خود میگذرد و به همدان میرسد. همدان با آرامگاههای ابن سینا، باباطاهر، استر و مردخای پیامبر و کتیبه گنجنامه و شیر سنگی از دوران مادها. سفر با شهر کرمانشاه و آثار ارزشمند بیستون، طاق بستان، تکیه معاونالملک و زورخانه و ورزش باستانی به عنوان یکی از میراثهای معنوی پایان مییابد.
مسیر دور کویر
این سفر با هدف گردش به دور کویر در مرکز ایران و دیدن شهرهایی که کویر وجه مشترک آنها محسوب میشود اما هر کدام ویژگی خاص خود را دارد، انجام میشود. ابتدای مسیر از شهر تهران تا سمنان، دامغان، نیشابور، مشهد، سرخس، تربت جام و تربت حیدریه با مسیری که در بالا شرح داده شد مشترک است بنابراین راه را از تربت حیدریه ادامه مییابد.
تایباد و خواف مقاصد بعدی هستند با آسبادها، مدرسه غیاثیه و مسجد ملک زوزن که از دیدن آنها نمیتوان گذشت. گناباد و قائنات با کشتزارهای زعفران و درختان عناب و درختچههای زرشک قسمت بعدی سفر هستند که هم میتوان به دیدن بسنده کرد و هم میتوان گردشگر را در برداشت محصول و زندگی مردم در آن زمان وارد کرد.
مقصد بعدی خطه سیستان است با قهرمانان اساطیریی چون رستم پهلوان و داستانهایی که میتوان از تاریخ اساطیری ایران تعریف کرد و نیز آثار باستانی شهر سوخته و کوه خواجه. مسیر در این خطه ادامه یافته به شهر زاهدان میرسد اما پس از آن به شهر بم میرسد که با ارگ خود و زلزلهای که سال 1382 سبب تخریب آن شد، بین مردم جلوهی دیگری یافت و البته درختان نخل و مرکبات نیز زیبایی خاصی به این شهر بخشیدهاند.
پس از بم، مرکز این استان یعنی شهر کرمان نیز پذیرای خوبی برای گردشگران است؛ بازار قدیم شهر، گنبد جبلیه، مقبره مشتاق و مقبره شاهنعمتا... ولی به عنوان یک باغ ایرانی و واحهای در میان کویر بسیار دیدنی است. و مسیر در کنار کویر به شهر بادگیرها،یزد میرسد با مسجد جامع و تکیه امیرچخماق، آتشکده و باغ دولتآباد و آبانبارها و در مجموع معماری کویری. در این میان میتوان گریزی زد و به میمند رفت تا با روستائیان در دل کوه بود و درون اتاقهای غارمانند زندگی کرد.
مسیر وارد استان اصفهان میشود، شهرهای اردستان و زواره با مساجد قدیمی و آداب و رسوم خود و سپس شهر زواره محل تلاقی زایندهرود و باتلاق گاوخونی و قلعهای قدیمی، جایی که چادر سفید زنانش جلوهای خاص بدان بخشیده است. راه از آنجا به سوی کاشان پیش میرود با خانههای معروف ایرانی، باغ فین و داستان قتل امیر کبیر که نقطهی عطفی در تاریخ ایران است.
قم شهر بعدی است با بارگاه حضرت معصومه (س) و کتابخانه غنی آیتا... مرعشی نجفی. و از آنجا در برگشت به تهران مسیر از کنار دریاچه نمک عبور کرده و سفر پایان مییابد. باید در نظر داشت که این نمونه سفرها آشنایی با مردم شهرهای مختلف در جغرافیاهای متفاوت و آداب و رسوم گوناگون را سبب میشود و اجازه میدهد تا با روشهای زندگی از نوع دیگر برخورد شود.
منبع: chn.ir
هر چه از شتاب گردشگر کاسته و او را بیشتر در مقصد هدف نگه داریم، به واسطه درآمدزایی بیشتر، توسعه بیشتری را در صنعت گردشگری آن منطقه شاهد خواهیم بود. این در حالی است که افزایش مدت ماندگاری گردشگر در مقصد نیازمند مجموعه کاملی از امکانات در کنار هم است و در ایران چنین مجموعه کاملی در حال حاضر وجود ندارد.
گردشگری کمشتاب:
گردشگری کمشتاب یا slow tourism گونهای نو در صنعت گردشگری به شمار میآید که توسعه آن نیازمند فراهم آوردن پیشنیازهایی است.
گردشگری کم شتاب در واقع به معنی تشویق و حمایت از میل قلبی گردشگر به لذت بردن و زندگی در میان سکنه محلی و مردمان ساکن در مناطق مختلف است به جای این که صرفا با پیروی از کتابهای راهنمای گردشگری از نقاط و آثار خاصی در مناطق مختلف دیدار کند.
طرفدران سفرهای کم شتاب در مباحث خود همگی متفق القولند که لذت ذاتی و بالقوه سفر اغلب با سرعت و شوق بیش از حد به رسیدن به مقصد از دست می رود. درحالی که در سفر کم شتاب این لذت دوباره به مسافر باز می گردد. درواقع سفر کم شتاب حالتی ذهنی و روانی است که به مسافر امکان وفرصت می دهد تا بیش از پیش با جماعت های محلی و متفاوت در مسیر سفر خود درگیر و مرتبط شود و از نزدیک با آنان و مسائل و شرایط آن ها در آمیزد و زندگی واقعی آن ها را تجربه کند.
شرایط توسعه گردشگری کمشتاب چیست؟
از مهمترین اهداف گردشگری کمشتاب، افزایش مدت ماندگاری گردشگر در مقصد است و به دنبال آن افزایش درآمد جامعه بومی از حضور گردشگر در منظقه است.
مدیر گروه جهانگردی دانشگاه علامه طباطبائی معتقد است برای ماندگاری بیشتر گردشگر در مقصد باید موارد و موضوعات متعددی را مورد مطالعه قرار داد که از جمله مهمترین آنها انگیزه سفر است.
محمود ضیایی گفت: «در اولین گونه تقسیمبندی گردشگران با معیار انگیزه، میتوان آنها را به دو دسته گردشگران عمومی و تخصصی تقسیم کرد. گردشگران عمومی افرادی هستند که عموما برای اولین بار به یک کشور یا مقصد سفر کردهاند این افراد دوست دارند در همان سفر از تمام جاذبههای مقصد دیدن کنند. بنابراین این دسته گردشگران را کمتر میتوان در یک مقصد خاص نگه داشت.»
این کارشناس گردشگری افزود: «اما دسته دوم گردشگرانی هستند که برای دفعات دوم یا چندم به مقصدی سفر کردهاند. روی این دسته اگردشگران میتوان کار کرد و با ارائه بستههای مختلف از شتاب آنها برای دیدن جاذبههای دیگر کاست تا ماندگاری بیشتری در یک منطقه خاص پیدا کنند.»
ضیایی تصریح کرد: «هر چه از شتاب گردشگر بکاهیم و او را بیشتر در مقصد نگه داریم، توسعه بیشتری را در صنعت گردشگری آن منطقه شاهد خواهیم بود. اما ناگفته نماند که افزایش مدت ماندگاری گردشگر در مقصد نیازمند مجموعه کاملی از امکانات است که در ایران ما برای فراهم آوردن آنها مشکل داریم.»
وی با اشاره به مجموعه امکاناتی که برای ماندگاری بیشتر گردشگر لازم است، گفت: «برای نیل به این مقصود باید بسته کاملی از تاسیسات اقامتی، پذیرایی، رفاهی و تفریحی داشته باشیم که کمتر این مجموعه را با کیفیتی مناسب در کنار هم میتوان یافت.»
به گفته ضیایی هرکدام از شهرهای ایران این قابلیت را دارند که یک بسته سفری حداقل 10 روزه را در آنها طراحی کرد اما ضعف شدید امکاناتی و برنامهریزی سبب شده تا این امکان از بین رفته و ماندگاری گردشگر در یک مقصد هدف گردشگری به حداقل برسد.
منبع: chn.ir